دور جدیدی از تحریمهای آمریکا علیه رژیم آخوندی اعلام شده است، بر اساس این تحریم، «سپاه پاسداران ولایتفقیه» نیز در لیست «گروههای تروریستی» قرار گرفت و کلیه معاملهکنندگان با آن نیز مشمول تحریمها خواهند شد.
در مقابل این خبر طبعاً هرکس موضعی دارد؛ اما موضع «رژیم آخوندی»، و موضع «مردم ومقاومت ایران»، مهم و قابل بررسی است.
رژیم جنایتکار آخوندی از این واقعه سخت برآشفت و آنقدر ناراحت و هیستریک شد که سرش را به هر درودیواری میکوبد، بله رژیمی که همه موجودیت خودش را در تکیه به قهرعریان توسط «سپاه پاسداران ولایتفقیه» میبیند، وقتی دید با این تحریم کبریت به سرمایههایش زدهشده، حق دارد جیغ بنفش بزند. رژیم ضد مردمی و ضداسلام و دین خدا، چه کارها که توسط این جنایتکاران در این ۳۸سال گذشته نکرده است. از ابتدا هم خودش میدانست چه طرح و ابتکار شومی در سر دارد که قبل از پرداختن به حل مسئله آبونان مردم، تمام سرمایههای ملی ایران را برای ساخت و تجهیز این باند تروریستیاش گذاشت. رژیمی که با همین نیروی جنایتکار به کشتار آزادیخواهان پرداخت و قیامهای مردمی در مشهد، اراک، شیراز، اسلامشهر، قزوین و قیامهای دانشجویان در ۱۸تیر۷۸ و قیام سراسری۸۸ را کشتار و سرکوب کرد و بین خود و مردم ایران یک دریا خون فاصله ایجاد کرد؛ و در مقابل برای ملت، میلیونها بیسواد، بیخانمان و کارتنخواب تا گورخواب، فحشا و اعتیاد، فقر و تنگدستی و… در تمامی خاک میهن بهجای گذاشت. و حالا همین رژیم دشمن ایرانی می خواهد وانمود کند که اگر «سپاه جنایت» تحریم شود وضع ملت نیز بدتر می شود، و شبهه پراکنی می کند که: «خب تحریم رژیم یعنی تحریم ملت ایران!» و یا میگوید که: «ما با تحریم چیزیمان نمیشود!» در صورتیکه خوب میداند که باند چهاردرصدیشان در معرض چه مشکلاتی قرار دارند وچرا باید ناراحت باشند زیرا سرمایههای بالا کشیده شده ملت را عنقریب است که از دست بدهند. بنابراین شدت ضربه بالاست و این واکنش ها از آنها دور از انتظار نیست.
«مردم ومقاومت ایران» اما استقبال داشتند، زیرا نزدیک به چهاردهه بود که حرف و خواسته فاشیسم مذهبی آخوندی و بازوی سرکوب آن، سپاه پاسداران، سرکوب و کشتار مجاهدین به مثابه فرزندان آزاده همین مردم، توسط قدرتهای مماشاتگر بود. که متأسفانه تا منتهی درجه هم به خواسته این پدرخوانده تروریسم در سطح جهان تن داده شد و همین ابرقدرتها در همگامی با آخوندها «نیروی سازمانیافته مقاومت مردم ایران» را بمباران کردند. در تاریخ ۱۵مرداد ۱۳۸۱ پاسدار محسن رضایی دستیار رفسنجانی و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده سابق سپاه پاسداران پیش از حمله به عراق در خبرگزاری رسمی رژیم، ایرنا، این تقاضای «خلیفه ارتجاع» را روی میز امریکائیها گذاشت: «اگر آمریکاییها در حمله به عراق به پادگانهای نظامی [مجاهدین] حمله نکنند، تبعیض آشکاری علیه تروریسم قائل شدهاند که پرونده آمریکا نزد [نظام] را بدتر میکند. درحالیکه اگر آمریکا به پادگانهای [مجاهدین] حمله کند از علامتهای حسن نیت آمریکا بهحساب خواهد آمد.» و به دنبال آن «دو مقام ارشد آمریکایی – زالمای خلیلزاد از کاخ سفید و راین سی کروکر از وزارت خارجه – در ژانویه۲۰۰۳ بهطور مخفی با مقامات ایرانی [از «سپاه جهل و جنایت»] دیدار کردند که در رابطه با همکاریهای محتمل، مذاکره کنند»، در این مذاکرات، بمباران قرارگاههای مجاهدین در عراق، موضوع دستور بود. «یک مقام آمریکایی دراینباره گفت، آمریکا در میان خواستههای دیگر ازجمله خواهان این شد که ایران مرزهایش را ببندد که مانع فرار مقامات عراقی بشود و پیشنهاد داد که آمریکا قرارگاههای سازمان مجاهدین خلق که در عراق مستقر هستند را بمباران کند… یک تعهد قابلاتکاتر دیگربرای حمله به قرارگاهها از طریق مقامات انگلیسی به تهران منتقل شد». (واشنگتنپست ۲۵می۲۰۰۳)
بنابراین اگرچه امروز خیلی دیر است ولی مهم این است، همان کسانی که تن به خواسته «تروریستهای حاکم بر تهران» دادند حالا رسیدهاند به اینکه بانی و مسبب همه اعمال تروریستی و ناامنی در منطقه خاورمیانه و جهان، همین رژیم آخوندی هست؛ یعنی همانها که عمر این رژیم را با سرکوب مخالفینش اضافه کردند، امروز به چشم دیدند خطایی بس بزرگ مرتکب شدهاند که صدالبته بهای اشتباهشان را مردم و مقاومت ایران و مردم منطقه پرداختهاند؛ بنابراین مردم و مقاومت ایران خوشحال هستند، زیرا با رفتن نام «سپاه جهل و جنایت» در «لیست سیاه»، تازه میشود گفت که این نوع لیستها میتواند محتوای واقعی خودش را پیداکرده و این بار عدالت جایگزین منافع تجاری شود. نزدیک به ۳۸ سال است که رژیم با همین نیروی ضدمردمی و ریختن همه داراییها و اموال مردم ایران بهپای سران آن، آنها را برای «سرکوب هر نوع از آزادی» در ایران هار و وحشی کرده و برای دور کردن خطر سرنگونی از حکومت نامشروعش، توسط آنها بحرانهایش را به کشورهای منطقه برده است.
بله مردم ایران و فرزندان قهرمانشان در مقاومت سازمانیافته، این موفقیت را نتیجه رزم و ایستادگی خود و تسلیم نشدن به فاشیسم دینی می دانند که در پرتو آن توانسته اند شرایط بینالمللی را از حمایت رژیم آخوندی به مخالفت با آن، بچرخانند و افق آزادیشان را بسا بیشتر نزدیک کنند. آخر ملتی که خود را ۳۸ سال است در اسارت این رژیم منفور میبیند و ماهیت این رژیم ضدبشری را با گوشت و پوست خود لمس کرده، ملتی که سالیان سال است همه سرمایههای خود را با این رژیم بربادرفته میبیند و خلقی که از این رژیم و همه دارودستههایش خونها بهدل دارد و بیش از ۱۲۰۰۰۰ تن از رشیدترین فرزندانش را همین پاسداران به شهادت رساندهاند و دو میلیون نفر از جوانانش در جنگ ضدمیهنی توسط همین پاسداران کشتهشدهاند، خوب حس می کند که در این «زندان در ابعاد کشوری»، هرضربه به زندانبانش چه معنایی دارد و هرچقدر این زندانبانان بیشتر محدود و دستبستهتر شوند کمتر میتوانند زندانیان خود را اذیت و آزار دهند، مگر در ۳۸سالی که سپاه تحریم نبود چه سهمی از سرمایههای ایران به ملت ایران رسید؟ که حالا براثر نرسیدنش متضرر شوند؟ بله سهم مردم در ۳۸سال گذشته بیخانمانی، فحشا، اعتیاد، فروش بچهها توسط خانواده بهدلیل فقر، کارتنخوابی، قبرخوابی، فروش اعضای بدن، مورد تعرض قرار گرفتن نوامیس در خیابانها، گرسنگی، نگرفتن دستمزد خود برای سالها، بیسوادی، گرانی و زندگی زیرخط فقر و… بوده است، بنابراین آنکس که بیش از همه خوشحال است، ملت عزیز ایران است که باید به آن، تبریکها گفت و این پیروزی بزرگ را جشن گرفت.
البته این ضربه خردکننده بر پیکر پوسیده دشمن، او را ضعیف و ضعیفتر میکند و ملت ایران را دررسیدن به پیروزی تشویق و تشجیع میکند، بنا بهتمامی تجارب تاریخی، ملتها از درگیر شدن حاکمیتهای ظالمشان با دشمنان خارجی که نتیجه کارهای ناعادلانه خودشان هم بوده است، همیشه بیشترین بهرهها را بردهاند و بسیاری از جنگهای استقلال، در میانه همین فرصتها، امکان پیروزی، ولو باوجود تعادل قوای نابرابر، یافتهاند؛ بنابراین مردم ایران هم از این فرصت برای ضربه زدن از درون به این زندان، ماکزیمم بهرهبرداری را خواهند کرد و برتهاجمهای خود بر دشمن میافزایند. شیوهها، تاکتیکهای روز هستند که خلق خواهند شد. مهم این است که دشمن در ضعیفترین نقطه خود گیرافتاده و راهفرار ندارد، زمان به پاخاستن فرارسیده است. انقلاب این بار بهدلیل وجود یک رهبری ذیصلاح و بهدلیل وجود یک بازوی پر اقتدار یعنی «ارتش آزادیبخش ملی ایران»، قطعاً به پیروزی خواهد رسید. از همین امروز، باید این پیروزی درراه را، به ملت ایران تبریک گفت. اَلَـیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ.
حسن باقرزاده