فواد بصری مأمور وزارت اطلاعات اراک
فواد بصری مأمور وزارت اطلاعات اراک یکی از عوامل وزارت اطلاعات در اراک است. گشتاپوی آخوندی از وی برای پنهان کردن چهره خونریز خود استفاده میکند تا هم هزینه نفرت اجتماعی از دژخیمان خود را نپردازد و هم با الگوسازی از سازماندهی چماق داران در سالهای اولیه انقلاب، به طرحهای سرکوبگرانه خود جلوه غیردولتی یا بقول خودش «امت حزبالله همیشه درصحنه» بدهد.
در هنگامهیی که آخوند رئیسی جلاد به دلیل شرکتش در کشتار ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی دستبسته موردتنفر اجتماعی قرار گرفت و در تمام ایران از او بهعنوان «قاتل ۶۷» نامبرده میشد بگونهیی که در داخل رژیم آخوندی نیز بسیاری تلاش میکردند بافاصله گرفتن از او، خود را از امواج انزجار عمومی دورنگه دارند، سایت وزارت اطلاعات از قول این مزدور (فواد بصری) در توجیه این جنایت ضد بشری، نوشته است:
«غوغا و جاروجنجال برای اعدامهای [۶۷] در این زمان فقط به خاطر کاندید شدن رئیسی در انتخابات میباشد… و ناچار بهپیش کشیدن چنین بحثی [قتلعام ۶۷] که خود سند درستکار بودن ایشان است شدهاند… فؤاد بصری [به نقل از نشست توجیهی عملیات فروغ جاویدان میگوید] درب زندانها که باز شود آنها [زندانیان سیاسی] هم با ما هستند و با ما همراهی خواهند کرد. نیروهای زندان بالقوه با ما هستند…» (بولتن نیوز – ۱۲ اردیبهشت ۹۶)
البته این تنها مورد رذیلت او در اجابت نیاز گشتاپوی آخوندی بهعنوان سیاهیلشکر، نیست. ازجمله زمانی که وزارت اطلاعات احساس کرده بود دیگر امکان نابودی مجاهدین با موشک و کشتار و اقدامات تروریستی را ندارد به همراه مشتی مأمور دیگر، از قبیل مسعود خدابنده، سینگلتون، ابراهیم خدابنده، محمدحسین سبحانی و … به نشخوار آرزوی جنایات بربادرفته ولیفقیه ارتجاع پرداخت و طی یک نامه مسخره خطاب به دولت فرانسه نوشت:
«حضور [مجاهدین] در هر کشوری برابر با نقض حقوق بشر است. هرگونه اجازه فعالیت به [مجاهدین] منافی قانون و قانون مداری آن کشورهاست» (نجات رژیم – ۹ آذر ۹۵).
البته که در برهوت پایگاه مردمی و چنته خالی در برابر مجاهدین، ولیفقیه نشسته بر بشکه باروت نیازمند استفاده از موجوداتی امثال فواد بصری است که خود را به ارزانترین قیمت به اطلاعات بدنام آخوندی میفروشند. او خود جریان عضوگیریاش برای دستگاه جاسوسی آخوندی را به روشنترین صورت اینگونه بیان کرده است:
«چند سالی که به ایران برگشتم، خب، آن اوایل زندگی کردن برایم خیلی سخت بود و با مشکلات زیادی مواجه بودم آنقدر مشکلات بر من غلبه کرده بود امیدم را به زندگی ازدستداده بودم بعد از مدتی در انجمن نجات مشغول شدم در این رابطه جمهوری اسلامی کمکهای زیادی به من کرد و آزاد دارم زندگی خودم را میکنم». (سایت نجات رژیم – ۲۸ بهمن ۹۳)
وظائف محوله دیگر گشتاپوی آخوندی به وی عبارتند از:
– برگزاری نمایشهای خیمهشببازی ۴-۵ نفره برای اشاعه دروغپردازیها علیه مجاهدین. تا بهاینترتیب دژخیمان اطلاعاتی، اعمال سرکوبگرانه خود و کشتار خانوادههای واقعی مجاهدین و هواداران سازمان در داخل کشور و در درون سیاهچالهای آن را مشروع و تشدید کنند.
– مراجعه به خانوادهها برای دروغپردازی بهمنظور بهکارگیری آنان علیه مجاهدین.
او در تشریح مأموریتهای جنایتکارانه خود، در پاسخ به این سؤال که «آیا تابهحال با ناملایماتی از طرف خانوادهها مواجه بودهاید؟» چنین پاسخ داده است:
«بله! چند مورد داشتیم خانواده نسبت به عملکرد [سازمان] توجیح [توجیه] نبوده و فکر میکرد که فرزندش در [سازمان] بهترین زندگی و در رفاه کامل است و کمبودی ندارد خانواده فکر میکرد که ما میخواهیم زندگی و آسایش را از فرزندش بگیریم، با توجیح [توجیه] کردن خانواده بهصورت انفرادی و در جلساتی که انجمن نجات برای خانوادهها برگزار میکرد که البته کار سادهیی نبود، خانواده آن ذهنیتی که در رابطه با [مجاهدین] داشت فروریخت و تازه متوجه میشدند که فرزندش اسیر است و بایستی به کمک او رفت و او را نجات داد». (سایت نجات رژیم – ۲۸ بهمن ۹۳)
– مزدور نامبرده همچنین صحنهگردان جعل و ساخت نامه و تومارهای سفارشی وزارت اطلاعات به ارگانهای بینالمللی است ازجمله پس از پیشرویهای سیاسی و بینالمللی مجاهدین و مقاومت، زمانی که رژیم را ترس و وحشت خروج نام سازمان از لیستهای استعماری و ارتجاعی فراگرفته بود به همراه تعداد دیگری از مأموران وزارت اطلاعات به میدان فرستاده شد تا خطاب به بانکیمون بنویسند:
«باکمال تأسف و تعجب شاهد بازگشایی دفتر شورای ملی مقاومت (ارگان سیاسی سازمان مجاهدین خلق) در شهر واشنگتن بودیم… همزمانی بازگشایی این دفتر با وقایع داخلی و خارجی دیگر بیمناسبت نیست و چهبسا در بطن خود حکایت از برنامه تبلیغی-سیاسی گستردهیی دارد… آمریکا چند ماه قبل [نام سازمان را] از لیست تروریستی خارج» کرد. (سایت نجات رژیم – ۷ بهمن ۸۵)
او در یک تومار دیگر ساختهوپرداخته وزارت اطلاعات در کنار سایر مأموران و مشتی نفوذی لو رفته دیگر به نوری مالکی جنایتکار به دفاع از جنایت و قتلعام مجاهدین اشرفی برخاست و خواستار حمایت از پسرخوانده خامنهای و افزایش فشار و اخراج و استرداد مجاهدین و نابودی «هر چه سریعتر» آنها شد:
«از مواضع قاطع جناب آقای نوری المالکی نخستوزیر محترم دولت عراق … و جناب آقای موفق الربیعی در خصوص تعیین تکلیف سازمان مجاهدین خلق ایران تشکر نموده و خواستار پیگیری هر چه سریعتر این موضوع هستیم… فؤاد بصری از استان مرکزی – ابوالقاسم وفا یغمایی از استان یزد – محمدباقر مؤمن زاده از استان فارس – محسن هاشمی از استان اصفهان و …» (نجات رژیم – ۱۱ مهر ۸۵)
واقعیت این است که بحرانهای شدید و لاعلاج، رژیم آخوندی را در بدترین وضعیت حیات ننگین خود قرار داده است.
شقه در رژیم ملایان، تشدید بحران و جنگ قدرت همراه با شرایط خطیر داخلی و منطقهیی و بینالمللی از علائم پایانی رژیم است که تا سرنگونی آن ادامه مییابد. در چنین شرایطی ولیفقیه ارتجاع تنها راهی که برای خروج میشناسد، توطئهچینی علیه مجاهدین بهعنوان منشأ این شکستها و تهدید اصلی و هماورد خود است. تشبث به چنین علفهای هرزی، تنها بیانگر درماندگی رژیمی است که در مقابل آلترناتیو خود در استیصال کامل است.
لینک های مرتبط
۱- بیژن رضاوندی؛ نفوذی لو رفته با مأموریت کشتن مجاهدین
۲-حسن آتش افزون از مأموران گشتاپوی آخوندی در استان هرمزگان
۳- قربانعلی پوراحمدی؛ خدمت گذاری برای شیطان
۴- برنامه پرونده: جنبش دادخواهی و هراس ولیفقیه ارتجاع
۵- برنامه پرونده: عضوگیری وزارت اطلاعات از بین خائنین و تسلیمشدگان