فرجام یک وکیل بدنام: تبلیغ بازگشت به دامان آخوندها
حکم دادگاه بلژیک و آن چه پیش و پسازآن در همین رابطه افشا شد پسلرزههای گستردهای در درون خود رژیم و همچنین اعضای خارج کشوری وزارت بدنام آخوندی داشت.
در این میان محمدرضا روحانی وکیل بدنام بریده از مقاومت که بعد از حکم دادگاه تظاهر میکرد از این حکم خرسند شده است، بالاخره هفت سال و اندی پس از استعفایی نابهنگام آنهم بدون طی روندی که برای چنین مقولهای وجود دارد و همچنین علنی کردن آن استعفا قبل از مطلع کردن دبیرخانه و اعضای شورا که مشخص بود اهداف خاصی را دنبال میکند،… آری هفت سال و اندی بعد جناب وکیل حرف اصلی را بالا آورد و امشب ساعتی پیش در بازار شام وزارتی میهن تی وی به صحنه آمد و ضمن یک ساعت تمام پرتوپلاگویی در همه زمینهها در پیامی که مشخص بود مخاطب اصلی آن دیکتاتوری پلید آخوندی است صریحاً عنوان کرد: ”عرض کنم که حتماً میروم ایران، همین فردا صبح میروم”
آری وکیل بدنامی که به قول خودش حرف مفت خیلی میزد اما مفت حرف نمیزد این بار حرفهایی زد که مشخص بود پیشقسط بازگشت به دامن رژیم آخوندی است. حرفهای او را عیناً میآورم: [خطاب به مقاومت و مجاهدین]: «به شما چه مربوط است میروند ایران؟ در خارج از کشور چندین میلیون ایرانی هست، نرند ایران؟ من اگه بدونم آخوندها منو نمیکشن فردا صبح میرم ایران، عرض کنم که حتماً میرم ایران فردا صبح هم میرم. چرا نرن؟ تعهدی ندارند، خانه دارند زندگی دارند، پدرشان آنجاست مادرشان آنجاست»
نگارنده با شنیدن این افاضات بلافاصله خطاب به وی در یک پست علنی در ”فیسبوک ” نوشتم: «بنده (محمد اقبال) هم عرض کنم که برو ایران همین فردا صبح هم برو اصلاً هم نگران نباش، آخوندها تو را نخواهند کشت، نمیروی چون سودت برای آخوندها در خارجه بیشتر است و ترجیح میدهند در همین خارجه لجن بپراکنی!».
اعلام آمادگی برای رفتن به ایران و دعوت خائنانه از پناهندگان سیاسی برای رفتن به ایران، مأموریتی است که این وکیل خودفروخته به عهده دارد تا ازیکطرف مرزبندی با رژیم را مخدوش کند و از طرف دیگر راه ورود و گسترش نفوذیهای وزارت اطلاعات بین ایرانیان را همواره کند.
راستش میخواستم موضوع را قدری بشکافم و توضیح دهم بهخصوص که وکیل بدنام اشارهای [با پوزش] بسیار ”آبکی ” هم به پناهندگان کرده بود، اما لحظاتی از گذاشتن این پست در فیسبوک نگذشته بود که هممیهنان همه آنچه را میخواستم بگویم و شاید به ذهن من هم نرسیده بود و بسیار بهتر از من بهصورت ”کامنت ” ذیل مطلب ذکرشده بیان کردند و مرا از هر توضیحی بینیاز کردند؛ که با اجازه این دوستان گرامی بهطور چکیده بخشهایی از آنها را نقل میکنم که به بهترین وجه گویای نظر «ایرانیان» است. گرچه «ایرانیان» موردنظر وکیل بدنام مشخص است که چه کسانی هستند.
نظرات دوستان (البته چون ”الطاف ” برخی از دوستان به ایشان بیشازحد لازم بود!! ناچار شدم بخشهایی از نظرات را در اینجا حذف کنم!):
- «نترس نمیکشنت، حلوا حلواتم میکنن. فعلاً اروپا لازمت دارن»
- «بالاخره این وکیل الشیطان، پیرمزدور پابگور با زبان اشهدش اینچنین با خفت و زاری و پستی مأموریت محوله وزارت را افشا میکند!»
- «مزدوران و مأموران گشتاپوی خلیفه ننگتان باد!»
- «دادگاههای اروپایی و بهاحتمالزیاد دادگاههای صالحه ایران دموکراتیک فردا حسابشان را پیش «جامشان!» خواهد گذاشت!»
- «… حتماً میروی چون سالها پیش رفتی زیر قبای آخوندی»
- «بابا والله این جناب حقوقدان منتظره یکی بلیط رفتن به ایران را براش بخره، در ضمن تازه یادش آمده مردمان غربت نشین پدر و مادر و ملک و املاک دارند، البته این کشف جدید این نابغه قرنه. چون قبلش فکر میکرد که این جماعت از زیر بوته آمدند بیرون»
- «بعد که بهش میگن خودفروخته شاکی میشه»
- «برات واقعاً متأسفم»
- «این رژیم خونخوار بهتمامی زشتیها چهره داد!»
- «آیا کسی را بهتر از این آقای وکیل میشناسید که بتواند برای وزارت اطلاعات تبلیغ کند»
- «بهطورقطع میتوان گفت که اگر خامنهای دادگاهی شود، اولین وکیلی که به کمک عظما بشتابد روحانی خواهد بود.»
- «همه حرفش همین بود روش نمیشد از اول بگه، دلش تنگشده میخواد بره ایران…»
- «نه خیر برو ایران خیلی خوب میدونی که آخوندا تو را نمیکشند و کاری به کارت ندارند و دستت را میبوسند به خاطر خدماتی که براشون میکنی. نرفتنتان به ایران نه به خاطر ترس است، به این خاطر است که شما در خارج دست بازتری برای تبلیغ وزارت اطلاعات دارید»
- «مثلاینکه این عاقا در شورا نبود این طرح و برنامه سازمان و شورا را در خواب بوده وقتی از سرچشمه دور میشی همین میشه بیشتر بالا خواهی آورد»
- «همین [فرد] در مورد قبح ایران رفتن مثال اتریش را در زمان هیتلر میزد که وقتی اتریشیها وارد کشورشان که به اشغال نازیها درآمده بود وارد میشدند در بدو ورود به آنان بازوبند صلیب شکسته را میدادند که میبایست به بازو میبستند. این فرد بیحیا در ادامه میگفت درست مثل آخوندا که خانمها را در بدو ورود به ایران مجبور به سر کردن حجاب اجباری میکنند و اضافه میکرد این درست به مفهوم سر تعظیم فرود آوردن در مقابل دیکتاتور است. این فرد …آنقدر سقوط کرده که حتی استدلالهای خودش را نیز در مذمت سفر به ایران از یاد برده.»
- «انحطاط و سقوط پرشتاب آقای وکیل که اینکه به مهره و مزدور رژیم در خارج تبدیلشده بیخود و بیجهت نیست که وی دائماً علیه مجاهدین به همراه دیگر مزدوران ازجمله تواب تشنه به خون مصداقی و آن شاعر سفله علیه مقاومت مردم لجنپراکنی میکنند. شرم بر تو باد که به یک مهره و مزدور رژیم تبدیل شدی برو به همانجا ایران تحت حاکمیت آخوندی استحقاق تو همین است.»
- «نکنه اسمش تو لیست اسدی هست که تبلیغ میکنه؟!»
- «ماه برای همیشه پشت ابر نخواهد ماند، بالاخره یه جایی سر باز خواهد کرد!»
- «به لجنزار ملاها خوشآمدی»
- «میگه من جنس آخوندم چرا ایران نرم از این جماعت شایسته همین هست، گورتان را گم کنید و بروید در آغوش ولیفقیه، بیشرافتی آمیخته با خودفروشی و وقاحت»
- «فقط چند تا خواهش اساسی دارم: مبادا کسی حرفاشو بذاره بهحساب پیری و زوال عقل! مبادا کسی فکر کنه فریب خورده! مباد کسی فکر کنه مجبور شده این حرفو بزنه! مبادا کسی فکر کنه این حرفش نشونه یک تصمیم آنی و ناگهانیه! مبادا کسی فکر کنه، این حرفش فقط زاییده مغز خودشه! مبادا کسی فکر کنه این حرفو بدون داشتن اماننامه زده، تاوَنم اماننامهای که از فرط کهنگی رنگ و روش رفته!…»
- «تنها دو، سه جمله از خزعبلات این […] را خواندم و طاقت نیاوردم که فوراً نگویم: آخه […]، آخوندها ترا بکشند!!؟؟ تو خودکشی کرده و مرده متحرک بیارادهای بیش نیستی! اگر خواستی بری ایران به بهای خیانتی که کردی فرش قرمز هم برات پهن میکنن. بله این هم نمونه وکیل ویروس نشان و سلول خفته نظام.»
- «این بابا ایران نرفته (البته با فرض) داره توبهنامهاش را به زبان اشهدش جار میزنه!!! اگر به ایران برسد چکار میکند؟؟»
- «این صحبت وکیل جمهوری اسلامی بِه طرف همه ماست نهفقط [نویسنده این سطور]. باید بگویم شخصاً انتخاب کردم رو در روی دشمن ایران و ایرانی بایستم و خود و شرف انسانی خود را برای حتی یک پنی مزد از دشمن وطن و هموطنانم نپذیرم. هرکسی حق انتخاب دارد و شما انتخاب کردید در جهت مخالف ملت ستمدیده ایران بایستید؛ و این جبهه من و شما را مشخص میسازد».
با درود به همه عزیزانی که نوشتند و با پوزش از سایر دوستانی که مجالی برای بازنشر نوشتههایشان نماند و مرا معذور خواهند داشت…
محمد اقبال – پاریس
سه شنبه شب ۱۶ فوریه ۲۰۲۱
برگرفته از سایت همبستگی ملی