حبیب الله قاسمی؛ آنزمان که بنهادم سر بهپای آزادی
زندگی عبارت است از انتخابهای هر انسان، زندگی امروز ما ماحصل انتخابهای دیروز ماست. ما با انتخابهایمان به دیگران اعلام میکنیم که باور و عملکرد ما چیست و من در کسوت یک مجاهد خلق، بودن را انتخاب کردهام. انتخابی که نهتنها لحظه پشیمانی نسبت به آن ندارم؛ بلکه هرروز بر این انتخاب پای میفشارم. من عشق به کرامت انسان، عدالت و برابری میان تمام آحاد مردم را انتخاب کردهام. من مرزبندی با رژیم آخوندی را انتخاب کردهام. رژیمی که عصاره پلیدیهای تاریخ است. آری من این راه و رسم را انتخاب کردهام و ازاینرو آماج توطئه و کینتوزی رژیم و مزدورانش قرار گرفتهام.
عشق به کرامت انسان و عدالت و برابری بین تمامی آحاد ملت ایران اعم از زن و مرد و مرزبندی با ستم و سرکوب و عصاره پلیدیهای تاریخ با سوءاستفاده از اسلام و جرثومهای بنام «ولایتفقیه» هویت هر مجاهد خلق بوده و هست و نسل در نسل ثابت کردهاند که قیمت این ارزشهای والا و آرمان را هر چه باشد با طیب خاطر و با افتخار و سربلندی میدهند. خانوادهای به بزرگی مردم ایران و هزاران خواهر و برادر و پدر و مادر داریم که تنها سرمایه ما و نقطه عواطف ما هستند و با سربلندی، بالاترین قیمت را نیز برای آنها داده و میدهیم.
البته که این عشق و این پیوند آرمانی در قاموس ارتجاع و تاریکخانههای جهل و جنایت آخوندی و منجلاب وزارت اطلاعات بسیار نامفهوم و بیمعنی و غیرقابلتصور است. لذا هنوز هم مذبوحانه تلاش میکنند با عُلَم کردن این یا آن مزدور و سوءاستفاده از عواطف خانوادگی برای فاصله انداختن مجاهد و آرمانهایش استفاده کنند تا شاید به همین اندازه هم که شده به آلترناتیو خودش ضربه بزند. همان دژخیمان پیشانی سیاهی که در زندان از شکنجه فرزندان در مقابل والدین و اعضای خانواده زندانی استفاده میکنند.
این البته حاکی از درماندگی آخوندها در مقابل سرنوشت محتوم سرنگونیشان توسط مجاهدین است. اما من بهنوبه خودم بهعنوان جبهه جنگی علیه ترفندهای کثیف آخوندی از آن استقبال میکنم. وزارت بدنام اطلاعات در دنیای جنایت و بلاهت خودش، میخواهد در یک جنگ کثیف روانی مرا تحتفشار قرار دهد اما در سالیانی که با این توطئههای ننگین مواجه شدهام همه را یکبهیک درهمشکستهام و مزدوران رژیم، راه بجایی نبردهاند.
وزارت بدنام و مأمورانش که بهشدت در بین مردم ایران مورد تنفرند، هیچگاه نیات پلیدشان را به دلیل دافعهای که در اجتماع دارد از زبان خود بیان نمیکنند. یا مأموران خود را در پوشش عضو سابق مجاهدین رنگ کرده و قالب میکنند و یا از اهرم خانواده سوءاستفاده میکنند تا شاید بتوانند به اهداف ننگینشان برسند.
هرچند خانوادهها به ویژه خانوادههای مجاهدین که هیچگاه از ستم و سرکوب رژیم آخوندی در امان نبوده اند (بهجز معدودی که شرافت خود را فروخته و آلت فعل این رژیم جنایتکار شدهاند)، در برابر خودفروختگان و مزدوران نجاستی و… هرگزتسلیم نشده و باافتخار و سربلندی ایستاده اند و این مایه غرور و سرفرازی برای مردم و مقاومت ایران و ذلت و خواری و سرشکستگی برای آخوندهای ضدبشری و عوامل آنهاست.
لعنت بر خامنهای که هیچگاه به فکر هیچ خانوادهای نبوده و نیست و با به خاک سیاه نشاندن و عزادار کردن میلیونها خانواده باعث ویرانی کشور و فقر گسترده مردم شده است. دیدیم که چگونه حتی آلونک مادری با چهار فرزند را بر سرش خراب کردند و چه بسیار خانوادههایی را که داغدار و اسیر نکردند و حالا اشک تمساح برای عواطف خانوادگی میریزند!؟ آیا نوید افکاری خانواده نداشت که او را شهید کردند!؟ و آیا مصطفی صالحی شهید قیام، دو فرزند خردسال نداشت؟ که با قساوت تمام حتی بعد از اعدامش دنبال مصادره خانهاش بودند؟
امروز بهراستی غرق افتخارم، افتخار به اینکه بجای رفتن به دنبال زندگی راحت برای خود، در مسیر تحقق آزادی مردم ایران حرکت کردهام و در این راه به سرفرازی جاودانه دستیافتهام.
رژیم پابهگور آخوندی فکر میکند که شاید جاذبههای زندگی در اروپا، اگر با فشار وارده از طرف «خانواده»! برای ترک مبارزه همراه شود، میتواند در اراده و انتخاب یک مجاهد خلق ذرهای تأثیر بگذارد. اما یکچیز را فراموش کرده است؛ آنهم آرمانی است که این رزمآوران آزادی در اوج آگاهی و مسئولیتپذیری انتخاب کردهاند. آرمان آزادی مردم ایران که سوگند تحقق آن را خوردهایم. آرمانی که در مسیر تحقق آن همچون رهبر عقیدتی و آرمانی و تاریخیمان امام حسین، میگوییم: «هیهات منالذله». دور باد از ما خواری و ذلت. من و تمام مجاهدین برای آزادی مردم اسیرمان که در حاکمیت خامنهای و دژخیمان ملعونش جان میدهند، از همهچیزمان گذشتهایم و سرسوزنی در این انتخاب شرافتمندانه تردیدی به خود راه نمیدهیم و هرروز رساتر از روز قبل فریاد هیهات و دادخواهی را سر میدهیم.
اکنون افتخار میکنم که بهعنوان یک «مجاهد خلق» در زمانهای که بسیاری بیتفاوت از کنار رنجهای مردم ایران گذشته و میگذرند، این مسیر شکوهمند را انتخاب کردهام، من در کسوت یک مجاهد خلق و با عشق به سازمانم و آرمان پرشکوه آزادی، همچنان از ۲۰ سال پیش که گام در این مسیر نهادهام، هرروز عاشقانهتر بهعنوان یک رزمنده تشکیلاتٍ سرنگون کننده نظام پلید آخوندی گام خواهم برداشت.
من مجاهدم و به مجاهد بودنم افتخار میکنم. افتخار میکنم که دشمن را اینچنین بهزانو درآوردهام که به هر رذالتی دست میزند، از هیچ دنائتی کوتاهی نمیکند، بله این بیانگر این است که دشمن ما چقدر از ما میترسد و این نشانی است از قوت و استحکام و صلابت مجاهد خلق.
من با همرزم شهیدم رحمان منانی عزیز چند سال قبل از شهادتش با یکدیگر عهد بستیم تا آخرش مثل خواهر مجاهدمان شهید صبا هفتبرادران بایستیم. بله بله رحمان در برابر دشمن تادندانمسلح با دستان خالی و باصلابت و استواری بر عهد و آرمان و اصولش ایستادگی کرد و در ۱۰ شهریور ۹۲ جانش را فدای آرمانش کرد و من استوار به پیمانهایم ایستاده و منتظرم. سوگند یاد میکنم تا انتقام همه شهدا را نگیرم از پا نخواهم نشست این عهدی است با خدا و خلق و با برادر مسعود و خواهر مریم تا سرنگونی این جباران حاکم بر وطنم و در رأس آن خامنهای دجال ضد بشر و این پیمانی است تا به آخر.
پس خطاب به خلیفه ارتجاع و سربازان بدنام او در انجمن نجاست و بهویژه مأموران دونپایه وزارت اطلاعات صمد اسکندری و فتحالله اسکندری در زنجان که اهرم فشار روی خانوادههای مجاهدین هستند و بقیه خودفروختگانی که طوق مزدوری بر گردن آویخته و کرکسوار به لاشخوری مشغولاند میگویم، من از روز انتخاب مبارزه با ایمان و ایقان این مسیر را انتخاب کردهام و آن را با تمام آزمایشها و ابتلائاتش پذیرفتهام و قیمت آن را هم به هر میزان پرداخته و خواهم پرداخت. افتخار میکنم بهعنوان یک مجاهد مدال مجاهدت را بر گردن دارم و زیر چتر برادر مسعود و خواهر مریم هستم و این بالاترین افتخار و بالاترین سرمایه من است و همین برای دنیا و آخرتم کافی است.
بله مسیر ما مجاهدین همین است. آن را از امام حسین به ارث بردهایم، از حنیف کبیر یاد گرفتهایم، تا ۱۲۰هزار ستاره آزادی و تا صبا هفتبرادران و رحمان منانی و یاسر حاجیان و… تا ۱۵۰۰گل سرخ در آبان ۱۳۹۸ و تا مصطفی صالحی و نوید افکاری.
پس خطاب به خامنهای جنایتکار میگوییم آمادهباش که بهزودی زود ترا نابود و کاخ ستمت را با خاک یکسان خواهیم کرد. من به فرموده مولا علی کوهها بجنبند از جایم تکان نخواهم خورد.
درود بر رجوی، مرگ بر اصل ولایتفقیه
مرگ بر خامنهای و روحانی
لعنت بر خمینی
مجاهد خلق حبیبالله قاسمی
دی ۹۹
حبیب الله قاسمی؛ آنزمان که بنهادم سر بهپای آزادی