روز سهشنبه ۲۳آذر۹۵، وزارت اطلاعات خامنهای در کانال تلگرام بهاصطلاح «ارتش سایبریاش»، «فرمان حمله به کانال دشمن» را صادر کرد! کانال موردنظر، «کانال تبیین جهان» است. البته خامنهای و وزارت اطلاعاتش بهدرستی نام این کانال را «دشمن» گذاشتهاند. چراکه این کانال متعلق به سازمان مجاهدین خلق ایران است. سازمانی که سوگند خورده، خامنهای و رژیم پوسیدهاش را نیست و نابود، دربوداغان و سرنگون و واژگون کند. سازمانی که از هر سو بر این فاشیسم مذهبی میتازد تا بند از بندش بگسلد!
اما جدای از ژست «حمله!» برای بستن کانال «تبیین جهان»، آنچه در این دستوپا زدن آخوندها و وزارت اطلاعاتشان بارز است، تأکید دوباره بر دستخالی بودن این رژیم در برابر مجاهدین است. رژیمی که ازنظر فکری به دوران «قرونوسطی» و ازنظر تاریخی به دوران «مادون سرمایهداری» وابسته است و در برابر اسلام پویا و انقلابی مجاهدین، حرفی برای گفتن ندارد؛ حال این رژیم دوباره با همان سازوکار خمینی، یعنی سرکوب و کشتار، میخواهد کانال تبیین جهان را بهصورت فیزیکی ببندد؛ البته که در این زمینه هم دوباره دست از پا درازتر خواهد شد؛ اما حتی اگر توان چنین کاری را داشت (که ندارد) باز پاسخ را آقای منتظری، قائممقام خمینی به خود خمینی در ۲۴مرداد ۱۳۶۷ داد: «مجاهدین خلق… یک سنخ فکر و برداشت است، یک نحو منطق است… با کشتن حل نمیشود، بلکه ترویج میشود».
بنابراین در برابر این «فرمان حمله!» وزارت اطلاعات و ارگان نخنما و تارعنکبوتی «ارتش سایبری!» آن، باید گفت: «فعلاً عمامة عظما را محکم بچسبید که هرروز لرزة سرنگونی را به دست مردم ایران و مجاهدین تا بن استخوان حس کرده و به خود میلرزد!» همان مجاهدینی که «همیشه سعی میکنند که… وجود نظام را متزلزل کنند!» (آخوند محمدعلی مظفری-۹شهریور۹۵)؛ همان مجاهدینی که «از هر فرصتی برای ضربه زدن به نظام استفاده میکنند» و «قبل از واقعه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تیراژ هفتهنامه آنها، یعنی ”مجاهد” ۴۵۰ هزار بود» و «یک تشکیلات فوقالعاده آهنینی را دارند». (صفاالدین تبرائیان-۳۰خرداد۹۵)؛ همان مجاهدینی که «اگر میخواستند بیشتر به آنها مجال بدهند که آنها ریشه نظام را میکندند…» و خمینی گفته بود «باید ریشهکن شوند تا ریشههای نظام برپا بماند!» (آخوند جنتی، رئیس خبرگان ارتجاع-۱۹شهریور۹۵)؛ همان مجاهدینی که «اینترنت سبب…گرایش به سازمانشان… میشود». (آخوند موحدی کرمانی-۱۴آذر۹۵)؛ همان سازمانی که «نقش کلیدی در تحریک جهانیان علیه (نظام) ایفا میکند» (بعیدینژاد-سفیر رژیم در لندن-۲۹آذر۹۵)؛ همان مجاهدینی که «به چه دلیل و چه بهانهای باید تصاویر اعضایشان در سطح دانشگاه چمران اهواز پخش شود» و مگر «دقیقاً دانشگاه شریف چنین کاری را انجام نداد و عکس مریم رجوی را در کتابچة خود به تصویر نکشید که این کار باعث شد همة مسئولین (نظام) موضع بگیرند؟» (سایت حکومتی عصر جهان-۲۹آذر۹۵) و همان مجاهدینی که «علیرغم… صلابت و شجاعت بیبدیل [خمینی] در مقابل دشمن آشکار، تهدید… در خصوص خطر ترویج و انتشار افکار و اندیشههای (آنان)» احساس میکرده! (سایت وزارتاطلاعات-موسوم به هابیلیان-۲۱آذر۹۵)
علاوه بر اینها که رعشة مرگ را در سراپای رژیم ولایتفقیه جاری میکند، اکنون وزارت اطلاعات انگشت روی «کانال تبیین جهان» گذاشته است؛ چرا؟ آخر بازتاب آموزشهای رهبر پاکباز این مقاومت است که در سال ۱۳۵۸ با آن، نسلی را پرورش داد که تا به امروز ۳۷ سال است پنجه در پنجة رژیم ولایتفقیه، برای سرنگونی آن میتازد؛ نسلی که در سال ۶۷ سی هزار بار به دژخیم «نه» گفت و سرفراز جاودانه گشت؛ نسل فروغ جاویدان؛ نسل اشرف و لیبرتی و امروز «هزار اشرف» و یگانهای ارتش آزادی!
بله به این خاطر است که وزارت اطلاعات با چنین کینهای فرمان «حمله به کانال دشمن» (تبیین جهان) را صادر میکند! آخر بازتاب سخنان مسعود رجوی است. همانکه پاسدار سعید قاسمی روز ۲۰شهریور۹۵، با وحشتزدگی گفت: «در کار تشکیلاتی هنوز روی دست مسعود رجوی نداریم که بعد از ۳۰ سال هنوز این سازمان دارد نیرو پرورش میدهد!»
حال وزارت اطلاعات به ارتش سایبری نظام درمانده، فرمان حمله به کانال تلگرام «تبیین جهان» را میدهد. نتیجه چه میشود؟ نیاز نیست ما بگوییم. خود رئیسجمهور نظام، پیشاپیش پاسخ را داده است: «فضای مجازی یک واقعیت کشور است… محتوا مهم است… چرا ما جاذبه ایجاد نمیکنیم؟ بعد یک کسی که برعلیه فرهنگ ما… جاذبه ایجاد میکند، آنوقت میآییم با ابزار میجنگیم. بابا آن ابزار که تقصیر ندارد… آنی که مقصر است محتوا است! محتوا، ما هستیم». (آخوند روحانی شبکه خبر رژیم ۱۱آبان۹۵)